-
سراب رد پای تو
شنبه 3 اردیبهشت 1390 20:55
سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد کجا دستاتو گم کردم که پایان من اینجا شد ؟ کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم که هر شب هرم دستاتو به آغوشم بدهکارم تو با دلتنگیای من تو با این جاده همدستی تظاهر کن ازم دوری تظاهر می کنم هستی تو آهنگ سکوت تو به دنبال یه تسکینم صدایی تو جهانم نیست فقط تصویر می بینم یه حسی از تو در من...
-
اینجا چراغی روشنه
شنبه 3 اردیبهشت 1390 20:53
هر جا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه ای ترس تنهای من اینجا چراغی روشنه اینجا یکی از حس شب احساس وحشت می کنه هرروز از فکر سقوط با کوه صحبت می کنه جایی که من تنها شدم شب قبله گاه آخره اینجا تو این قطب سکوت کابوس طولانی تره من ماه میبینم هنوز این کور سوی روشنو اینقدر سو سو می زنم شاید یه شب دیدی منو هرجا چراغی روشنه از...
-
قیصر
شنبه 3 اردیبهشت 1390 20:52
این روزا گوزن رو سر نمی برن میشکنن شاخشو میفرستن تو باغ این روزا طاقو نمیریزن سرش سر گله شونو میکوبن به طاق این روزا آخر نمایشا بد شده همه نقش همو بازی می کنند اونایی که چشمشون به قدرته هم پیاله هاشو راضی می کنند نمی دونم اگه برگردیم عقب دل طوقی واسه کی پر میزنه اگه فرمونو یه شب دوره کنن چند تا چاقو پشت قیصر می زنه...
-
دنیای این روزای من
شنبه 3 اردیبهشت 1390 20:52
دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کنیم دنیا عجب جایی شده هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن میکنم آینده ی این خونه رو با شمع روشن میکنم هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن میکنم آینده ی این خونه رو با شمع روشن میکنم در حسرت فردای تو تقویمو...
-
عکس
شنبه 3 اردیبهشت 1390 20:32
-
خواب نوشین
شنبه 3 اردیبهشت 1390 20:31
خواب خوشی وقت سحر دیدم و یادم نرود روی تو با دیدهء تر دیدم و یادم نرود پرده از رازت کشیدم، سوی خود بازت کشیدم آنقدر نازت کشیدم تا نشستی روی دامانت فتادم، عقدهء دل را گشادم ناگهان آمد به یادم رنج هستی ای خوش آن دم، آن غرور خواب نوشین وان نشاط وان سرور وصل دوشین با تو میگفتم غم و درد جدایی همچنان می با نوای بی نوایی وای...
-
شعر درد
شنبه 3 اردیبهشت 1390 20:28
من اگردیوانه ام با زندگی بیگانه ام مستم اگر یا گیج و سرگردان و مدهوشم اگر بی صاحب و بی چیز و ناراحت خراب اندر خراب و خانه بر دوشم اگر فریاد منطق هیچ تأثیری ندارد در دل تاریک و گنگ و لال و صاحب مرده ی گوشم به مرگ مادرم : مردم شما ای مردم عادی که من احساس انسانی خودرا بر سرشک ساده ی رنج فلکت بارتان بی شبهه مدیونم میان...
-
سنگ قبر
شنبه 3 اردیبهشت 1390 20:26
الا ، ای رهگذر ! منگر ! چنین بیگانه بر گورم چه می خواهی ؟ چه می جویی ، در این کاشانه ی عورم ؟ چه سان گویم ؟ چه سان گریم؟ حدیث قلب رنجورم ؟ از این خوابیدن در زیر سنگ و خاک و خون خوردن نمی دانی ! چه می دانی ، که آخر چیست منظورم تن من لاشه ی فقر است و من زندانی زورم کجا می خواستم مردن !؟ حقیقت کرد مجبورم چه شبها تا سحر...
-
شیرین و فرهاد
شنبه 3 اردیبهشت 1390 20:07
شیرین من تلخی نکن با عاشق تموم میشن گم میشن این دقایق دنیای ما مال منو تو این نیست رو کوه دیگه فرهاد کوهکنی نیست یه روزی میاد که نمیدونیم کی هستیم یاری کی بودیمو عشق کی بودیمو چی هستیم شیرین شیرینم واسه تو شدم یه فرهاد شیرین شیرینم نده زندگیمو بر باد من نمیگم فرهاد کوهکنم من تیشه به کوهها که نمیزنم من فرهاد عاشقم قلم...
-
MISS YOU
شنبه 3 اردیبهشت 1390 20:05
-
تصویر رویا
شنبه 3 اردیبهشت 1390 20:04
شب از مهتاب سر میره تمام ماه تو ابه شبیه عکس یک رویاست تو خوابیدی جهان خوابه زمین دور تو میگرده زمان دست تو افتاد تماشا کن سکوت تو عجب عمقی به شب داده تو خواب انگار طرحی گل مهتاب لبخندی شب از جای شروع میشه که تو چشماتو میبندی تورا اغوش میگیرم تنم سریز رویا شه جهان قد یه لالایه توی اغوش من جاشه تورا اغوش میگیرم هوا...
-
پرنده های قفسی
شنبه 3 اردیبهشت 1390 19:59
پرنده های قفسی عادت دارن به بیکسی عمرشون بی هم نفس کز میکنن کنج قفس نمیدونن سفر چیه عاشق دربه در کیه هر کی بریزه شادونه فکر میکنن خداشونه یه عمره بی حبیبن با آسمون غریبن این همه نعمت اما همیشه بی نصیبن چمیدونن به چی میگن ستاره چمیدونن دنیا کیا بهاره چمیدونن عاشق میشه چه آسون پرنده زیر بارون تو آسمون ندیدن خورشید چه...
-
دو ماهی
شنبه 3 اردیبهشت 1390 19:32
ما دو تا ماهی بودیم توی دریای کبود خالی از اشکای شور از غم بود و نبود پولکامون رنگارنگ روزامون خوبو قشنگ آسمونمون یکی خونمون یه قلوه سنگ پولکامون رنگارنگ روزامون خوبو قشنگ آسمونمون یکی خونمون یه قلوه سنگ ادامه در ادامه ی مطلب... ما دو تا ماهی بودیم توی دریای کبود خالی از اشکای شور از غم بود و نبود پولکامون رنگارنگ...
-
یادت باشه
شنبه 3 اردیبهشت 1390 19:30
یادم باشه یادت باشه دروغ نگیم به همدیگه دوسم داری دوست دارم اینو چشامون به هم میگه شمعی توی سقا خونه یادم باشه روشن کنم یادم باشه فقط برات رخت عروسی تن کنم یادم باشه یادت باشه دروغ نگیم به همدیگه دوسم داری دوست دارم اینو چشامون به هم میگه ادامه در ادامه ی مطلب... یادم باشه یادت باشه دروغ نگیم به همدیگه دوسم داری دوست...
-
جمعه
شنبه 3 اردیبهشت 1390 19:20
توی قاب خیس این پنجره ها عکسی از جمعهء غمگین می بینم چه سیاهه به تنش رخت عزا تو چشاش ابرای سنگین می بینم داره از ابر سیاه خون میچکه جمعه ها خون جای بارون میچکه نفسم در نمیاد جمعه ها سر نمیاد کاش می بستم چشامو این ازم بر نمیاد داره از ابر سیاه خون میچکه جمعه ها خون جای بارون میچکه عمر جمعه به هزار سال میرسه جمعه ها غم...
-
حالم بده
شنبه 3 اردیبهشت 1390 19:16
رویای ما به سر اومده حالم بده ، حالم بده سر رفتن و چه خوب بلده حالم بده ، حالم بده حالم بده دلم واسه تو لک زده نون خامه ای دیده باز ناخنک زده ! حالم بده ، حالم بده شمع بنفش هنوز روشنه ، حالم بده ، حالم بده تلفن هم زنگ نمی زنه ، حالم بده ، حالم بده شال سیاه دلیل با تو بودنه عطر خوب تو تنها رفیق منه حالم بده ، حالم بده...