شمع شعر مهتاب شراب

آهنگ های قدیمی، عکس و اشعار عاشقانه

شمع شعر مهتاب شراب

آهنگ های قدیمی، عکس و اشعار عاشقانه

               

ME+YOU=WE

                   me

BROKEN

                   BROKEN

ای عشق

عشق به شکل پرواز پرنده است 


عشق خواب یه آهوی رمنده است
 

من زائری تشنه زیر باران 


عشق چشمه آبی اما کشنده است
 

 من می‌میرم از این آب مسموم
 

اما اونکه مرده از عشق تا قیامت هرلحظه زنده است
 

من می‌میرم از این آب مسموم 


مرگ عاشق عین بودن اوج پرواز یه پرنده است

تو که معنای عشقی به من معنا بده ای یار
 

دروغ این صدا را به گور قصه‌ها بسپار 


صدا کن اسمم رو از عمق شب از نَـقب دیوار 


برای زنده بودن دلیل آخرینم باش 


منم من بذر فریاد خاک خوب سرزمینم باش
 

طلوع صادق عصیان من بیداریم باش

عشق گذشتن از مرز وجوده 


مرگ آغاز راه قصه بوده 


من راهی شدم نگو که زوده 


اون کسی که سرسپرده مثل ما عاشق نبوده
 

من راهی شدم نگو که زوده 


اما اونکه عاشقونه جون سپرده هرگز نمرده

تو که معنای عشقی به من معنا بده ای یار 


دروغ این صدا را به گور قصه‌ها بسپار 


صدا کن اسمم رو از عمق شب از نَـقب دیوار
 

برای زنده بودن دلیل آخرینم باش 


منم من بذر فریاد خاک خوب سرزمینم باش
 

طلوع صادق عصیان من بیداریم باش

عشق گذشتن از مرز وجوده
 

مرگ آغاز راه قصه بوده 


من راهی شدم نگو که زوده 


اون کسی که سرسپرده مثل ما عاشق نبوده
 

اما اونکه عاشقونه جون سپرده هرگز نمرده

دل من

دل من دیگه خطا نکن 


با غریبه‌ها وفا نکن
 

زندگی رو باختی دل من
 

مردم رو شناختی دل من 


زندگی رو باختی دل من 


مردم رو شناختی دل من

تا به کی سرا پا حقیقتی
 

تا به کی خراب محبتی 


همنشین این و اون می‌شی 


خسته و پریش و خون می‌شی
 

دشت بخت تو کویر می‌شه
 

مرغ آرزوت اسیر می‌شه

روبروت سراب 


پشت سر خراب 


روبروت سراب 


پشت سرخراب

ساکت و صبوری دل من
 

مثل بوف کوری دل من 


زندگی رو باختی دل من 


مردم رو شناختی دل من

دل من دیگه خطا نکن
 

با غریبه‌ها وفا نکن 


زندگی رو باختی دل من 


مردم رو شناختی دل من

توی خون نشستی دل من 


بی‌صدا شکستی دل من 


زندگی رو باختی دل من 


مردم رو شناختی دل من 



ساکت و صبوری دل من 


مثل بوف کوری دل من
 

زندگی رو باختی دل من
 

مردم رو شناختی دل من

شام مهتاب

تو اون شام مهتاب کنارم نشستی 


عجب شاخه گل‌وار به پایم شکستی
 

قلم زد نگاهت به نقش‌آفرینی
 

که صورتگری را نبود این‌چنینی 


پریزاد عشق رو مه‌آسا کشیدی
 

خدا را به شور تماشا کشیدی 

تو دونسته بودی چه خوش‌باورم من 


شکفتی و گفتی از عشق پرپرم من 


تا گفتم کی هستی تو گفتی یه بی‌تاب 


تا گفتم دلت کو تو گفتی که دریاب 


قسم خوردی بر ماه که عاشق‌‌ترینی
 

تو یک جمع عاشق تو صادق‌ترینی 


همون لحظه ابری رخ ماه رو آشفت
 

به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت

گذشت روزگاری از اون لحظه ناب 


که معراج دل بود به درگاه مهتاب 


در اون درگه عشق چه محتاج نشستم 


تو هر شام مهتاب به یادت شکستم 


تو از این شکستن خبر داری یا نه 


هنوز شور عشق رو به سر داری یا نه

تو دونسته بودی چه خوش‌باورم من 


شکفتی و گفتی از عشق پرپرم من 


تا گفتم کی هستی تو گفتی یه بی‌تاب 


تا گفتم دلت کو تو گفتی که دریاب 


قسم خوردی بر ماه که عاشق‌‌ترینی
 

تو یک جمع عاشق تو صادق‌ترینی 


همون لحظه ابری رخ ماه رو آشفت
 

به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت

هنوز هم تو شب‌هات اگه ماه رو داری
 

من اون ماه رو دادم به تو یادگاری

هنوز هم تو شب‌هات اگه ماه رو داری 


من اون ماه رو دادم به تو یادگاری

من اون ماه رو دادم به تو یادگاری
 

من اون ماه رو دادم به تو یادگاری

مست چشات

اون دوتا مست چشات
منو خوابم میکنه
ذره ذره اون نگات
داره آبم میکنه

اون دوتا مست چشات
منو خوابم میکنه
ذره ذره اون نگات
داره آبم میکنه

داره میمیره دلم
واسه مخمل نگات
همه رنگی رو شناختم
من با اون رنگ چشات

مثل یک رویای خوش
پا گرفتی تو شبام
از یه دنیای دیگه
قصه ها گفتی برام

هنوز از هرم تنت
داره می سوزه تنم
از تو سبزه زار شده
خاک خشک بدنم

دستای عاشق تو
منو از نو تازه ساخت
دل نا باور من
جز تو عشقی نشناخت

داره میمیره دلم
واسه مخمل نگات
همه رنگی رو شناختم
من با اون رنگ چشات
همه رنگی رو شناختم
من با اون رنگ چشات