شمع شعر مهتاب شراب

آهنگ های قدیمی، عکس و اشعار عاشقانه

شمع شعر مهتاب شراب

آهنگ های قدیمی، عکس و اشعار عاشقانه

دیوار

یه دیواره یه دیواره که یه عمر آزگاره
اون ورش همیشه بن بست این ورش هیچی نداره
یه طرف همه سیاه و یه طرف همه سفیدیم
این طرف ریشه نداریم اون طرف ریشه بریدیم
اگه از دیوار خونه چشم مون جدا نمی شد
یه درخت پیر انجیر همه چیز ما نمی شد
بس که زندگی نکردیم وحشت از مردن نداریم
ساعتو جلو کشیدن وقت غم خوردن نداریم
برای اون یه وجب خاک همه دنیامونو دادیم
ما برای بوی گندم خیلی چیزهامونو دادیم
هیچکی یادمون نداده خنده ی هم رو ببینیم
این فقط درد وطن نیست ما تو غربتم همینیم
این ور و اون ور دیوار درد ما هنوز همونه
آی شقایق ما جماعت دردمون از خودمونه
تو همه خاطره هامون حق دشمن مرده باده
حتی راه دشمنی رو هیچکی یادمون نداده
یه دیواره یه دیواره که یه عمر آزگاره
اون ورش همیشه بن بست این ورش هیچی نداره
از عذاب این قبیله همه مون  از هم بریدیم
حس همخونی نداریم چون قبیله مونو دیدیم
ما که تو زمزمه هامون هی به داد هم رسیدیم
یکی یادمون بیاره کی به داد هم رسیدیم
تو هجوم این همه حرف هر جوابی یه سقوطه
تو بگو هر چی که میخوای
من که سنگرم سکوته .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد