توی یک نامه نوشتم : همه زندگیم شدی تو
تو جوابم دادی اما : زندگی هست ، اما بی تو
من نوشتم که : یه روزی دل را باختم توی چشمات
تو به من می گی که : اون روز هوسی بوده تو چشمات
من نوشتم که : هوس هم ، می تونه یه عشق پاک شه
تو نوشتی : زندگی هم ، می تونه بی تو بنا شه
من نوشتم که : شدم آب ، همچو شمعی رو به دریا
تو نوشتی : خسته ام من ، رفته ای دیگه ز یادا
من نوشتم : اما اینجا ، همه یاد تورو کردن
تو نوشتی : اینه دنیا ، دل به دیگری سپردن
من نوشتم : چه کنم من ، که بشی تو یار خونم
تو نوشتی : زندگیتو ، یه کتاب کن تا بخونم
من نوشتم که : کتابه ، زندگیم همش تو هستی
تو نوشتی : که دروغه ، حالا حتماً دیگه مستی
من نوشتم : آره مستم ، مستِ اون چشمای نازت
تو نوشتی : تو دروغی ، بسه دیگه نمی خوامت
من نوشتم که : می میرم اگه گفتی « نمی خوامت »
تو نوشتی : نمی خوامت ، نمی خوامت ، نمی خوامت
من نوشتم با تمنا : دیگه بس کن که شدم اب
تو نوشتی : این سرابه ، زندگیتو نده بر آب
من نوشتم که : سرابم واسة من یه امیده
تو نوشتی که : دیوونه ، این امیده نا امیده
من نوشتم : نگو اینو ، من امیدم به جوابت
تو نوشتی : این جوابت ، من که گفتم ..... نمی خوامت
من نوشتم : اشکای من ، شده بدرقة راهت
تو نوشتی : عاشقی کن ، بگذر از من با نگاهت
من نوشتم : عاشقم من ، عاشق یه لحظه با تو
تو نوشتی : خسته ام من ، خسته از حکایت تو
من نوشتم که : می خونم من لالایی واسه خوابت
تو نوشتی که جدایی ، بهترین داروی خوابت
من نوشتم که : جدایی ، می شکنه قلبمو جانا
تو نوشتی : چه کنم من ، این یه رسمه توی دنیا
من نوشتم : حالا که تو ، داری می ری بهترینم
منم از غصه می میرم ، تا که دوریتو نبینم
مرسی داداشی.همدردیم با هم
مرسی که اومدی داداش
اره همدردیم